امروز پسوردمو از موسسه ژئو فیزیک گرفتم . ان شاالله زود به زود آپدیت میکنم . راستی اگه یهو یه نفر توی خیابون تو رو ببینه و دنبالت راه بیفته ، بدون هیچ مقدمه ای بهت بگه با من ازدواج می کنی ؟ تو چی جوابشو میدی ؟؟؟

روزها تکراری اند
لحظه ها دوباره سر می زنند
عمر ها طی می شود
و فقط عشق می ماند
و دوست داشتنی که من تو را ...

خالی بود
اما پر بودم از حرفهای نگفته
تهی بود
اما لبریز بودم از حادثه های ننوشته
آرام بود
اما می سوختم از شعله های بی خبری
ساده و آهسته ،
آری ، عشق را برایش سروده بودم
شعر نمی خواند . او اصلا شعر دوست نداشت
شاعرانه دوستش داشتم . و برایش بارها گفته بودم
اشتباه بود گفتن ، اشتباه بود
کاش با او از دوست داشتن نمی گفتم
آنگاه دوستم می داشت .
ماه را چه ساده لوحانه تماشا می کرد
و طعم هوا را گس می پنداشت
از خیس شدن می هراسید و در آب لانه داشت
آسمان را آبی نمی دید و زمین زیر پایش سفت نبود
او شنا نمی دانست ،
‌چون من در چشمانش غرق شده بودم ...