به امید فردا
که تو را خواهم دید
منتظر می مانم
تا بباری پس از این
و مرا خیس تماشای نگاهت سازی
بدینسان که فراموش کنم
جای دیدار تو در جایگه پنجره ها خالی بود ...

آسمان آبی بود
بیشه مهتابی بود
چشم دل بگشودم
نگهت را دیدم
عشق آغاز شده
در دل باز شده ...