روزی که بیایی ...

روزی که بیایی
زمان را به پیشوازت
قربانی خواهم کرد

روزی که بیایی
جمله های ناتمامم را
به عشق فرشته بودنت
نثار تو می کنم

روزی که بیایی
تنها ترین واژه غریب دلم را
با تو آواز می خوانم

روزی که بیایی
دوست داشتن را
برایت انشا می گویم

روزی که بیایی
باز هم
مل همیشه
دوستت خواهم داشت ...

عاشقانه ها

سرودن از تو دشوار است
اما عاشقانه می سرایمت
که ماندنی هستی
و خواهم آمد
آنروز که چشمانت
ساده به من بگوید:
دوستت دارم
تا ابد
تا همیشه
دوستت دارم

باران با جنگل می گوید
باد با شنهای بیابان
پرنده با درخت
و من با تو می گویم
راز جاودانگیمان را
در معبر زمان
آنگاه که سینه از هوای پرواز آکنده می کردیم
به اساطیر پیوسته بودیم
حدیث ماندگاری
وسیع تر از یک سلام
در خواب خسته مرداب
و قدیمی تر از خداحافظی رود
و فکر نکردیم
که اگر هیچ نگوییم
جاودان مانده ایم ...