خاکسترت بوی نم می دهد...،
انگار همین دیروز بود
که با هم مزرعه را بذر عشق می کاشتیم.
خاک هم بوی عشق می داد.
وقتی نم نم باران زد،
به چشمانت نگریستم...
تو هم به دیدگانم زل زده بودی.
خیس می شدیم و می کاشتیم.
یادم می آید تو از من چیزی پرسیدی
که من هیچگاه جوابش را نمی دانستم.
ساده گذشتیم و کاشتیم...
ماهها به نظاره نشستیم...
و نشستیم...
اما هیچگاه بر نخاستی تا درو کنیم.
و در سکوت خسته خاک ماندی.
مرا رها کردی...
تا به تنهایی خوشه های افسوس را درو کنم.
وقتی شعله های وجودت ظلمت هستی را می شکافت،
سهم خود را درو کرده بودی...

نظرات 12 + ارسال نظر
صنم سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:14 ب.ظ http://ahd.blogsky.com

یاسر عزیزم زیبا نوشتی - راستی اگه بهتون سر نمی زنم دلیل بر بی انصافی نزار - دلم با دوستای مهربونمه - هر کجا که باشم ...
راستی بالای وبلاگت یه چیزی نوشتی - یه شماره تلفن دادی و ...
واقعا اگه انسانی پیدا بشه که به تمام درد دلهای عالم گوش بده - یه سنگ صبور باشه برای همه مردم دنیا - فکر نمی کنی یه روز اون سنگ صبور خودش پر می شه و پر میشه و پر میشه و بعد یه انفجار ... تو داستانهای صمد بهرنگی که همیشه سنگ صبورها اینطورین - ولی امیدوارم تو از اون نوعش نباشی - دلت به وسعت دریاها باشه و همه جیزهای خوبو نگه داری و چیزهای دیگرو بشوری و بشوری وبشوری - مطمئنم که همینطوری - اینجا آبش اونقدر زلاله که سنگ ریزه های کفشو می شه دید .......
موفق باشی یاسر عزیز و در پناه حق ...

[ بدون نام ] جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:16 ب.ظ

الهام - بی نام شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:25 ب.ظ http://eligoli.blogsky.com

سلام
چرا انقدر یه جور غمگینی هسسی ؟
میگما جشن تولد وبلاگ منه تشریف بیارید
خوشال باشی

ساغر چرت و پرتی دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:30 ب.ظ http://www.saghariii.com

خیلی احساساتی بود...........چیزی شده ؟؟؟

سارا دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:30 ب.ظ http://dailynotes.blogsky.com

ممنون به دیدارم آمدی

صنم دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:56 ب.ظ http://ahd.blogsky.com

یاسر عزیزم - ازم خواستی برات درد و دل کنم - ولی اونقدر دردهای بزرگتری تو اجتماع و اطرافم می بینم که از درد کوچیک خودم یادم میره - یا اگه میخوام بزبون بیارم از تمام دنیا و خدای خوب بالای سرم شرمنده میشم و مهر سکوت به لبهام جاری میشه و باز میگم شکر ...

سرخ دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:01 ب.ظ http://sorkh.blogsky.com

سلام. خیلی ممنون که به من سرزدی . خوشحال شدم از اینکه ازم دعوت کردی.


-------------------


و چه سرد بود
خاک را می گویم
البته تا قبل از آنکه نور را در زیر خود پنهان کند.
و آنگاه از خاک نور میجوشید بر سر چشمه ی عشق.


--------------------
خوشحال می شم اگه اجازه بدی لینکت رو بذارم تو وبلاگم و خوشحالتر اونزمان که وقتی اینجا میام لینک خودم رو هم ببینم.
ممنون
یا زهرا

مسیح دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:16 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام یاسر عزیز

چه خوب کردی که لوگوتو عوض کردی

وبلاگت که حرف نداشت اما با این کار خیلی راحتتر می شه اومد پیشت ...

سربلند بمونی و ایرونی

دنیا دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:41 ب.ظ http://donyayeman.blogsky.com

سلام.خوبی؟.
مرسی اومدی .
گاهی اوقات بعضی چیزا دلیل نمی خواد.....
شاد باشی .
قربانت

علی چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:14 ب.ظ http://aie.blogsky.com

میشه بدونم چرا این عکس رو برای لوگوت انتخواب کردی . در ضمن من درد و دلهام رو توی وبلاگم مینویسم نمیتوم برای همه درد و دل بنویسم این نظر بیشتر مال متن قبلیت بود اما به هر حال موفق باشی

فرشته نجات چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:10 ب.ظ http://fereshte.blogspot.com

سلام دوست عزیز...ببخشید که بهت سر نزدم آخه خیلی وقت بود آنلاین نشده بودم....زیبا و با احساس نوشتی...غمگین نوشتی ولی مهم اینه که با احساس و عمیق گفتی....در سکوت خسته خاک ماندی.....شاد باشی و خوش با فرشته ی رویاهات...

پریدخت پنج‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:16 ب.ظ http://pary.blogsky.com

سلام

شکسپیر میگه :
عشق دودی ست برخاسته از آه سینه
تطهیر شده با آتشی در چشم عشاق
و غـمـنـاک هـمـچـون دریـای اشــک
دیگـــر چــه ؟ نـوعــی جـنـون ؟
زخـمــی بـستـه ؟
و یـا شیرینــی جـاودان ؟!...

شاد و پیروز ابشی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد