اونقده سیاه بود که سفیدی پیشش زانو زده بود.
مگه میشد توی دستاش گرمی محبت رو وارونه ببینی؟
انگاری دو سه هفته بود که خورشیدو ندیده بود.
کلاغا نارنجی شده یودن.
درختا پیر.
سال نو اومد...
رز هفت رنگ باغچمون داره غنچه میده
برگا در اومدن روی شاخه ها
بازم بهار شد
کاشکی غنچه نشکفته عشق تو هم جوونه میزد بعد از اینهمه سال....
عشق پیچکی است که دیوار نمی شناسد...
من از سمت سپاه عشق بازان آمدم سویت...
یک شب تو پاییز که غمت سر به سردل می ذاره
مژی همون کسی است که بیشتر از همه دوستت داره...
خوب بود
همیشه عاشق باش
ایشاللاه به هر چی می هوای برسی
سلام دوست عزیز ... حال شما چطور است؟... از لطفتان بسیار متشکریم... و امیدواریم بتوانیم همکار و همیار خوبی باشیم... سال نو هم مبارک باشد... خدا نگهدار.
مرسی که به من سر زدی
همیشه منو با محبتات شرمنده می کنی
سلام
عالی بود
....سال نو شما هم مبارک....
.::موفق باشی::.